مسافر زندگی

حیران خالقی ام که متحیر خلقم کرد

مسافر زندگی

حیران خالقی ام که متحیر خلقم کرد

درهمانه

پنجشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ق.ظ

نمیدونم تو اسمشو میزاری قانون جذب یا هرچی دیگه

ولی به کرات بهم ثابت شده که نگرانی از رخداد پیشامد بد، منجر به وقوع همون اتفاق میشه :(

حالا هی خودتو توجیه کن دست خودم نیست، وهی بیفت تو این دور باطل و دهن خودتو رسما فک و فامیلتو آسفالت کن :((


من قبول دارم که پدر و مادر بد داشتن یا بچه طلاق بودن تو رو ناخداگاه توی مسیر سخت و مشکلات زیاد قرار میده، اما بدلیل وجود نمونه های موفق بسیار ، موافق نیستم که چون بچه طلاقی کلا خودتو تباه کنی و یک عمر دم از گناه دیگران توی تباهی و سرنوشتت بزنی.از یه جایی به بعد تو و فقط تو مسؤل انتخاباتی!!!


این روزها درگیر یه عالمه حسهای اجق وجقم :ا

من فکر میکردم واسه گرفتن بعضی از تصمیما ، زندگ یکم وایمیسه تا تو تکلیفتو با خودت روشن کنی، ولی حالا دارم میبینم تکلیف تو تا ابدیت زنده بودن همینجوری سر خودش سفیله :) (معادل فارسیش به ذهنم نرسید) و تو همزمان مجبوری با زندگی جاری بشی و هی با خودت به نتیجه برسی و هی نرسی :ا



  • هیچکس مسافر

نظرات  (۵)

  • -- ـکمشـــ
  • آره زندگی واینمیسته. به نظرم باید از زندگی جلوتر باشیم تا اون بر اساس آهنگ ما حرکت موزون کنه نه ما بر اساس آهنگ اون...

    بجه طلاق بودن هم نمیتونه دلیل بر رفع مسئولیت فردی بشه. ای بسا کسانی که بچه طلاق هم نیستند اما اگر بودند وضعشون بهتر بود
    صد البته نمیشه منکر شرایط خانواده در تربیت بود و کسانی که شرایط بدی دارند کارشون خیلی سخته...

    پاسخ:
    یا ابوالفضل!
    مگه جنیم که از زندگی جلوتر باشیم؟والا منکه هنوز تو قید زمان و مکان محصورم :(

    مسؤلیت فردی رو خدایی خوب اومدی.

  • درنگ نامه
  • خیلی عمیق گفتی
    ببینم فلسفه می خونی ؟!! نکنه سوفسطایی شدی ؟!!
    مخم نکشید جواب بدم
    پاسخ:
    هنو پات رسیده به تهرون مخت سرب کشیده؟
    پره کاچن این عمیق و پیچیده به؟

    سوفسطایی دشمون خا نی!!!
  • درنگ نامه
  • نه دشمون نی
    با این شهردون
    آخه تیرون جی بگنا یاقا....
    اول خیالم کرت مثه  من  تو جی بشته مینه عاسمونا 
    بعدژ بمدی نه کیدد عوض کرتی و عصن رفیقا جی یاددون واشتی 
    راسی مینه اثاث کشی شیشه تانکرد خا نحمرکا 
    من تصورم اینو که یا تانکره تدخورو یا تو اون ...
    :)
    پاسخ:
    نه عامو یادم وانشتی
    چند پسا سرم بیخوست بمدی همون درخفتدین

    خدا نکرو !تانکر هرو اندی از مین تنگه گزه ادرسنو بخچم تا غذاژ هیدان، خدارو شکر حلا که غذا دورو ، ولی تموم جی گنا آدرس شما هیژدان :)
    سلام..
    منم تجربه داشتم وقتی به یه حادثه ی بد فکر میکنی دقیقا اتفاق میوفته.. !!!
    اون وقت برعکسش پیش نمیاد.. یعنی وقوع یه رخداد خوب.. 
    شانسه...؟!!!!
    یااینکه تفکر منفی قدرت بیشتری داره..  
    اگه تفکر منفی دقیقا اتفاق میوفته پ انرژی که از تفکر مثبت بدست میاد کجا میره..؟!
    راستی ازاین قمری پشت پنجره خوشم میاد.. 
    پاسخ:
    برعکسش واسه من فقط درمورد خوراکی پیش میاد!
    مثلا خرمالو دلم میخواد میرم خونه میبینم منتظره بخورمش :))

    فک نکنم منفی قوی تر از مثبت باشه، ولی ممکنه به خاطر باور بیشتر رخداد بد و انکار رخداد خوب ، یعنی ساختار بدبینانه ذهن خودمون، بار انرژی افکارمون تغییر کنه.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی